آیدا رد که به جرم سرقت مسلحانه در زندان حبس است، ممکن است بر اثر ابتلا به بیماری ای وخیم، جان خود را از دست بدهد. او از پسرش ویات، درخواست کمک و فرصتی برای آزادی می کند.
اسکار ، پسر جوانی ، از بهترین دوست خود ، لوکس دفاع می کند و در این روند پدر او را به قتل می رساند و او را مجبور می کند تا از زادگاهش روستایی فرار کند. معصومیت وی هنگام معرفی ، از بین می رود.
داستان فیلم در مورد دختر و پسری است که مردی خلافکار سرپرستیشان را برعهده میگیرد. آنها در آینده عاشق یکدیگر می شوند و نقشه میکشند تا پدر سوء استفادهگرشان را به قتل برسانند...